Omidorkh1

هرچی فکر میکنم مضحکه، ولی الان دیگه هیچ کس دنبال چیزای مضحک نیست، پس اینم میتونه به نوبه خودش نو باشه!

Omidorkh1

هرچی فکر میکنم مضحکه، ولی الان دیگه هیچ کس دنبال چیزای مضحک نیست، پس اینم میتونه به نوبه خودش نو باشه!

در آغاز تنها می‌دانیم که نمی‌دانیم. اما چه‌گونه، دانستنِ این‌که نمی‌دانیم را می‌دانیم؟ حتی این را هم نمی‌دانیم. و این‌که نمی‌دانیم، که چه‌گونه نمی‌دانیم، خود در پیِ دانستنِ چیزی به وجود می‌آید. و آن تنها یک جمله‌ی خبری‌ست، «تو دانایی» چه کسی‌، دقیق‌تر بگویم؛ چه چیزی این گزاره را در گوشِ تو نجوا می‌کند؟ نمی‌دانیم. نمی‌دانیم. و اینکه من خود را دوشادوشِ تو تصویر می‌کنم برای این است که میل به خواندنت در پیِ میلی عمیق‌تر به وجود آمده است. بخوان، بخوان، بدان، بشناس. سوالِ اصلی اما اینکه: چه چیزی را؟ نمی...

آخرین مطالب

معنای ما

دوشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۶، ۰۱:۴۵ ب.ظ

و آنان که می اندیشند زندگیشان بی معناست، چگونه می اندیشند؟
منظور بیشتر آنان اند که به اعتقادات رایج در این اجتماع شک کرده اند، و میپندارند حیات فرآورده ی طبیعت است، و ما همانطور که از هیچ زاده شده ایم، به هیچ میپیوندیم. (البته موضع من نه به سمت مذهب و نه به سمت لامذهب و پوچ گراست، قصد دارم بی طرفانه بسنجم. ولی از آن جا که فرد مذهبی معنا را در زندگی دارد و تنها در میزان باورش به آن دچار تفاوت با دیگریست، مستلزم بودم قضیه را اینگونه، و با معیار مذهب مطرح کنم.) ذهن انسان همواره از بی معنایی و غیر قابل درکی پدیده ها میگریزد، یک تکه ابر، در ساحت یک تکه ابر معنا دارد اما در ساحت یک لکه بر صفحه ی آسمان چطور؟ این لکه یک شکل بصری دارد و ما همواره میکوشیم این شکل بصریِ منتسب به تکه ابر را به اشکال آشنای خود نسبت دهیم، و اگر نتوانیم خوشایند نخواهد بود، از این رو تکه ابری را شبیه به اژدها یا آدم فضایی میبینیم. در واقع برای آن شکل نامفهوم، یک مفهوم خاص و معنادار قرار میدهیم. در مثالی دیگر، شما یک نیم دایره را، بر اساس ماهیت منحصر به فرد و جدای آن از دایره میشناسید؟ یا بر اساس نیمه ای ناقص بودن از یک دایره ی کامل؟ دایره نسبت به نیم دایره دارای مفهومی کامل تر و معنا دار تر است و بنا بر این ما نیم دایره را نسبت به دایره معنا میکنیم.
اما زمانی که میپذیریم زندگی معنا ندارد چه؟ آیا از این ذهنیت فراتر رفته ایم؟ خیر ما همچنان برای گریز از بی معنایی به زندگی، معنای بی معنایی را الحاق میکنیم. این به آن معناست که ما به جای مواجه ی کامل با یک ابهام( ابهامی که هر احتمالی را ممکن میسازد، چه معنادار بودن و چه بی معنایی) خود را با نسبت دادن معنای بی معنایی به زندگی گمراه میکنیم. و زندگی را معنادار مینماییم. 
اما مشکل آخر اینکه اگر میپندارید زندگی بی معناست، یعنی معنایی به مساوی "نمیدانم معنای آن چیست ولی مطمئنم معنا دارد" قرار داده اید. پس آیا همچنان خودتان را گمراه میکنید یا به دنبال معنایی برای آن میگردید؟

  • Omid Khodadadi

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.